کتاب تربیت دینی کودک
بخشی از کتاب تربیت دینی کودک
مسائل تربیتی باید اصولی پایدار و محکم داشته باشند؛ بهعبارت دیگر برنامهریزی تربیتی باید از ریشهٔ جهانبینی تغذیه کند. نهتنها تربیت، بلکه نظریات و طرحها و قوانین اقتصادی و سیاسی و اجتماعی هم باید به ریشههای جهانبینی برگردند تا با تغذیه از آن ریشهها، ثبات و پویایی حاصل شود. اگر مسائل بهجای آنکه از ریشههای ثابت تغذیه شوند، با اوضاع و تجارب نزدیک به تاریخ آن جامعه که تجربیات و مسائل جدیدی هستند شکل بگیرند، این چنین قانونگذاری و برنامهریزی بهجای اینکه پویا باشد، حالت متغیر پیدا میکند و هنوز طرحی به نتیجه نرسیده، طرح جدید دیگری مطرح میشود و برنامهها را عوض میکند؛ درنتیجه، نظریات متعدد و متکثری در عرض هم پیش میآیند.
این تکثر در نظریات، گویای این است که پایههای طرح، بر یک جهانبینی که ویژگی آن ثبات است، برنامهریزی نشده است. انسان موجودی است که با همهٔ هستی در رابطه است. اگر توجه و تعلّق او فقط به حیات دنیا باشد، رشد و استعداد او زندانی و محدود شده و آنچه که باید بشود، نمیشود؛ مثلاً اگر بخواهند بچهٔ نهنگ را در استخر رشد دهند، تلف میشود؛ چون نهنگ موجودی است که آب وسیع برای رشد میخواهد. انسان هم برای تغییر، نظرگاه وسیع و جهانبینی واقعی لازم دارد. حیات دنیا برای جولان فکری و رشد انسان کافی نیست. برای همین، در اسلام دوستداشتن حیات دنیا مذموم شناخته شده است.
تحولی که زیربنای آن انسانشناسی صحیح باشد، به بنبست کشیده نمیشود؛ بهعکس، هرجا که شالودهٔ کار، براساس اوضاع عاجل و زودگذر شکل بگیرد، کار به بنبست کشیده میشود و فرد به آنچه از آن فرار میکرد، بهصورت خشنتری گرفتار میآید؛ مثلاً اگر از دیکتاتوری فرار میکند، اینگونه به بنبست میرسد که بر مبنای وضعیت همان برهه عمل میکند و در نتیجه دوباره محصول کار، دیکتاتوری میشود. یا اگر برای رفع اختلاف طبقاتی، اقدامی برطبق اوضاع عاجل، نه زیربنایی، صورت گیرد، به این شکل به مخمصه میافتد که اسم طبقات عوض میشود و حقیقت طبقاتِ حاکم و محکوم، به قوهٔ خودش، بلکه با شدت بیشتر باقی میماند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.