📘 کتاب احتناک

✍️ نویسنده: تقی شجاعی

📝 توضیحات محصول:
رمان احتناک با درون‌مایه‌ای از رئالیسم جادویی، خواننده را به دل نبردی ازلی میان فرشتگان و جنیان

می‌برد؛ نبردی که نه‌تنها زمینی نیست، بلکه فراتر از تصور انسان است. جنیان می‌خواهند انسان را به

بند کشیده و حکومت شیطان را بر زمین حاکم کنند، درحالی‌که فرشتگان مأموریت دارند تا با تربیت الهی

انسان، مسیر ظهور منجی و حکومت خداوند را هموار سازند.

همه‌چیز از پیش از تولد قهرمان داستان آغاز می‌شود؛ نوزادی که بی‌خبر از تقدیر، کلید مأموریتی عظیم

را در دستان خود دارد. درحالی‌که سلماف – تنها سرزمینی که هنوز تحت سلطه شیاطین نیست – زیر

حمله‌های پنهانی و آشکار قرار دارد، فرشتگان سعی دارند این انسان عادی را برای ایفای نقش مهمش

محافظت و تربیت کنند. ماجرای خون، عشق، نبرد، و آسمان… با نثری شاعرانه و پرتصویر پیش می‌رود،

و شما را با خود به اوج خیال و درک عمیق ایمان و شر می‌برد.

✨ ویژگی‌های محصول:
📏 قطع: رقعی
📦 نوع جلد: شومیز (نرم)
⚖️ وزن: 230 گرم
🔢 شابک: 9786004412896
🎨 رنگ صفحات: تک رنگ
🖇️ صحافی جلد: شومیز

🎁 مزایا:
✅ تلفیقی از مفاهیم عرفانی و فانتزی با نثر ادبی
✅ روایت داستانی قوی با مفاهیم دینی و آخرالزمانی
✅ شخصیت‌پردازی دقیق و چندلایه
✅ فضاسازی عمیق میان زمین و عالم ملکوت
✅ مناسب علاقه‌مندان به داستان‌های نمادین و استعاری

برشی از کتاب :

جمیله کاغذ را دست مردِ تنک‎ریش داد، عشوه‎ایی کرد و با لبخندی حکاکی‎ شده بر لب، خیره در

چشمان مرد ماند. مرد که دهان خویش را نیز به یاری نگاه فراخوانده بود، با این ‌که نمی‎توانست از

رخسار آتشین دخترک دل بکَند، ناگزیر چشم از او برگرفت، کاغذ را گشود و خواند. پس از خواندن فرمان،

دستش را به نشانۀ اطاعت روی چشم گذاشت. سپس با لبخندی بر لب، دست راستش را سوی

جمیله برد و با اضطرابی هویدا در چشمانش، دست او را گرفت. جمیله با صدای بلند خندید. بادی تند،

لولای پنجره را به شدت حرکت داد و دو لنگۀ آن را بر هم کوبید. مردِ تنک‎ریش برخاست پنجره را بست،

پرده را کشید و کورسوی نگاه خورشید به خانه‎اش را پوشاند. سوفیل که کنار پنجره بود، لوحش را

گشود، نامی را خط زد و با قطره اشکی در چشم، سوی عرش پَر گشود.

👤 مناسب برای:
🌌 علاقه‌مندان به رمان‌های با درون‌مایه معنوی و ماورایی
🪶 کسانی که دنبال داستانی متفاوت با نثری ادبی و خیال‌انگیز هستند
⚔️ طرفداران نبرد خیر و شر در قالب داستانی بومی و ریشه‌دار
🧕 جوانان، بزرگسالان و خوانندگان دغدغه‌مند

🌟💬 «گاهی یک انسان گمنام، کلید یک رسالت آسمانی‌ست…»