کتاب رفاقت به سبک تانک
یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربان هر نوع جک و جانوری که بخواهی روی زمین بود. از آدم های خوب بگیر تا بد و آتش بیار معرکه. از جانوران آرام بگیر تا درندگان خون خوار و بی پدر و مادر. اما قصه ما درباره جوان سیاه چرده دراز بی نوری است که اسمش فرهان بود و در یکی از لشکر های متجاوز رژیم نامرد بعثی عراق گیر افتاده بود. فرهان مثل جنی که از بسم الله بترسد از جنگ و تیر و گلوله واهمه داشت و همیشه پی بهانه ای بود تا…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.